1384
کارشناسی طراحی گرافیک
از دانشگاه علم و فرهنگ
اوایل جوانی بود، که عطشی برای آموختن و اشتیاقی برای خلق و تغییر در محیط اطرافم را در درون شناختم. به اقتضای محیط فرهنگی و هنری خانواده، به همه هنرها سر زدم و “ارتباطات تصویری” را به‌عنوان ابزاری تاثیرگذار برای بروز و انتقال مفاهیمی در ذهن داشتم، انتخاب کردم. در سال‌های دانشگاه و همزمان با اشتغال در بازار کتاب در سمت طراح ارتباطات تصویری (گرافیک) مشغول به کار شدم.
با ایده یافتن راهکاری نو برای انتقال بهتر آنچه به تجربه آموخته بودم، و با علاقه به “مدیریت ذهن و چشم مخاطب” از مرزهای کشورم فراتر رفتم و در دانشگاه یو ام کوالالامپور در جستجوی نمادها و نشانه‌هایی در گفتار و نوشتار بودم که قابل ترجمه به زبان تصویر باشند، که با گونترکررس و تئو ون‌لیوون و نظریه‌های نشانه‌شناسی آنها آشنا شدم.
با اتکا به تجربه و پشتوانه خانوادگی و دانشی که در طی سالیان کسب کرده بودم، با نگاهی نو، نشر هنـــرنو را تاسیس کردم تا گامی هرچند کوچک برای ارتقا و رشد سلیقه دیداری جامعه هنری کشورم برداشته باشم.
با دغدغه‌ی که همه عمر به آموختن و آموزش داشتم، به‌طور مستمر افتخار شاگردی استادان بزرگ حوزه گرافیک و برند و کسب و کار و همزمان معلمی در حوزه “برندینگ برای طراحان گرافیک” در دانشگاه علم‌و‌فرهنگ را داشته باشم و به انتقال دانسته‌هایم بپردازم.
بعد از پایان دوره ام‌بی‌ای برند و پست‌ام‌بی‌ای مدیریت برند و تبلیغات، بارها تجربه خلق هویت برند برای مدیریت ادراک و ذهن مشتری را داشته باشم و تلاش کرده‌ام تا با وفای‌به‌عهد هویتی بسازم که ارزش پیشنهادی کسب و کارها را به مشتریانشان منتقل کند.
عدم همزبانی و شکاف میان صاحبان برندها و طراحان ارتباطات تصویری، من را برآن داشت تا به‌عنوان طراح و استراتژیست ارتباطات تصویری برند، نقش حلقه واسط این بخش از کسب و کار به عهده بگیرم.
