در جستجوی ایده
خلاقیت و تولید ایده خلاقانه پدیدهای است که به گفته دانیل پینک در کتاب «ذهن کامل نو A whole new mind » برای بقا در قرن پیش رو مورد نیاز بشر خواهد بود. من در شش درسگفتار به توضیح روشهای یافتن ایده خواهم پرداخت و هر جا که نیاز باشد، بعضی از تکنیکهای خلاقیت را بهطور مختصر معرفی میکنم. پس لازم است بدانیم چگونه دیدن و خلق و تولید ایده، مقدم بر مهندسی و مدیریت ایده است. در این درسگفتار به این موضوع خواهم پرداخت که مشاهده درست آنچه در اطراف ما میگذرد و توجه به آنها بهعنوان منبعی برای الهام گرفتن میتواند چقدر خلاقانه باشد. در این زمینه تمرینها و تکنیکهایی مثل دفتر ایده و چیدمانهای تصویری یا سوالهای کلیدی را مطرح میکنم مانند: چرا کاری انجام میشود؟ چرا اینطور است که هست؟ چرا به آن نیاز است؟ چه میشود اگر؟ در ادامه به تکنیکهای تفکر در فرایند خلق ایده خواهم پرداخت.
فقط تصور کنید اگر متفاوت ببینیم
به دنبال ایده گشتن به هماهنگی و حضور تمام حواس نیاز دارد، اما هیچ فرایند مشخصی برای یافتن ایده وجود ندارد. جستجوی ایده با یک روند مستمر مشاهده، گوشدادن و ثبت و دستهبندی اطلاعات انجام میپذیرد. با توجه و حضور همه حواس، منبع الهام در همه جا وجود دارد و هر چیزی میتواند الهامبخش باشد. چشمها و گوشها ابزار حیاتی در خلق ایده هستند، اما بهراحتی میتوان نگاه کرد و ندید و شنید و گوش نداد.
به اشتراکگزاری ایدههای اولیه در توسعه و غنیشدن آنها بسیار موثر است. ترس از بهسرقت رفتن ایده یک توهم احمقانه است. به تجربه در سالهای تدریس دیدهام که در مراحل اولیه ایدهپردازی، در مواجهه با یک موضوع مشخص ایدههای افراد با هم متفاوت است و هرکسی برداشت شخصی شدهای از مسائل دارد. در توسعه ایده مهم است که همه پیشنهادهای احتمالی را بررسی کنید، افکار و پیشنهادات بالقوه را شناسایی کنید و ریسک شکستهای احتمالی را بپذیرید و بهطور مستمر برای شکلگیری راهحلهای جدید و تصحیح راههای موجود تلاش کنید.
اگر شما یک سیب دارید و من یک سیب از تبادل آنها با یکدیگر باز هم من و شما هنوز یک سیب خواهیم داشت. اما اگر شما یک ایده دارید و من یک ایده دارم و ما این ایدهها را رد و بدل کنیم، هر یک از ما دو ایده خواهیم داشت. جورج برنارد شاو ، 1856–1950
انباشت افکار و مقاومت ذهنی
حضور همه جانبه در تجربه محیط پیرامون از ذهن یک کاتالیزور میسازد تا اتفاقات از منظری دیگر دیده شوند و به شکلی جانبی درک شوند.این تجربهها در فرایند تولید ایده بسیار راهگشا هستند و الزامی ندارد که با ایدهای که در جستجوی آن هستیم مرتبط باشند. فرآیند جستجوی ایده ها با درک صحیح از آنچه به دنبال آن هستیم آغاز میشود اما در ابتدای مسیر معمولا اطلاعات بیش از حد میتواند محدود کننده باشد و از ایجاد فرصتی برای بروز افکار تصادفی جلوگیری کند.
انباشت ذهن از اطلاعات پیرامون موضوع مورد نظر میتواند به یک مانع ذهنی تبدیل شود. ذهن باز و بدون پیش فرض، افکار را قادر می سازد تا ظهور و رشد کنند. تجربه های افراد در خلق ایدههای نو میتواند بسیار موثر باشد، اما درگیری و قرار گرفتن بیش از حد در معرض چیزی میتواند انباشت و مقاومت ذهنی برای فرد ایجاد کند. در این شرایط فکر کردن به مواردی غیر آنچه آشناست کاری بس دشوار است و حتی امکان ترغیب و راهنمایی دیگران برای جستجوی مسیری جایگزین وقتی که آنها نیز تصوری محدود و مشخص از محصول دارند، کاری بسیار دشوار است.
تعیین محدوده فعالیت و شناسایی معیارها و مضامین تعیین شده و مشخص کردن جهت و مرزهای بارش افکار از قرارگرفتن در وضعیت غیرقابل کنترل و بیهدف جلوگیری میکند.فرایند ایدهیابی چندین مرحله با توالی منطقی دارد، اما هدف از تولید ایدهها همیشه زیر سوال بردن قراردادهای معمول و چرایی انجام کارهای ثابت است. تولید ایده با معرفی موضوع و کاوش در چرایی موضوع مورد نظر و هدف و فعالیتهای مرتبط آغاز میشود و با ایجاد همدلی با دیگران و فاصله گرفتن از پیشفرضهای ذهنی و ایجاد سرگرمی در روند طراحی و تولید، ادامه مییابد.
تخیل از دانش مهم تر است چرا که دانش محدود است ولی تخیل جهانی را دربرمیگیرد. ‘آلبرت انیشتین ، 1929
کودکانه ببینیم
کودکان خلاق هستند چراکه تمایل زیادی به قضاوت ندارند و اغلب به تفسیر یک ایده در سطح ابتدایی بسنده میکنند. استفاده از یک تکه چوب بهجای تفنگ ، یا یک آجر بهجای تیر دروازه در بازی فوتبال یا یک کارتن خالی بهجای خانه اسباببازیها. مشاهده چگونگی تعامل کودکان با اشیا و محیط پیرامونشان، نشانگر خوبی برای توسعه محصولاتی است که آنها استفاده میکنند. قراردادن کودکان در کمبود امکانات باعث بروز خلاقیت آنها در بهکارگرفتن ابزار و اشیا در نقشها و کارکردهای جایگزین است. اگر به دنبال یک بازی تنیس باشید ، مسئله نداشتن تجهیزات صحیح ممکن است مساله ای جزئی شود زمانی که به حصار پارک دسترسی داریم. بازنمایی آنچه مورد نیاز است اغلب سریع انجام میشود خصوصاً اینکه اغلب اوقات هدف اصلی، بازی با دوستان است. بداههپردازی باعث میشود که قوانین شکسته شود و تخیل ظهور کند.
“مهم نیست به چه چیزی نگاه میکنید، مهم این است که شما چه میبینید.
” هنری دیوید تورو ، 1817–1862
مهم نیست به چه چیزی نگاه میکنید، مهم این است که شما چه میبینید. هنری دیوید تورو ، 1817–1862
نگاهی متفاوت باهدف تغییر و تبدیل
وضعیت و موقعیتهای روزمره فرصتی را برای برانگیختن ایدهها ایجاد میکند، منابع الهام همهجا هستند. این تکنیک خلاقیت میتواند فردی یا گروهی انجام شود. در این روش برای اشیا با کاربرد خاص به دنبال کاربردهای جایگزین جدید و خلاقانه میگردیم. در طول روز این ایدها را که حاصل مشاهدات فعال است در دفتر ایدهتان ثبت کنید. استفاده از میز نهارخوری به عنوان قایق نجات در کشتی در حال غرق شدن میتواند منجر به خلق ایده رستورانهای شناور شود. یافتن کاربردهای جدید و مختلف محصولات موجود میتواند بینش مفیدی برای ایدههای بیشتر فراهم کند.در زیر نمونههایی از این موارد را میبینیم:
سینی بهجای اسنوبرد |ملافه بهجای طناب | نردبان بهجای پل | بطری شیشهای بهجای وردنه | روزنامه بهجای مکسکش | شیشه مربا بهجای تنگ ماهی | کارتن خالی بهجای خانه بازی برای بچهها | ماهیتابه بهجای راکت تنیس | یک تکه شنگ بهجای چکش | شاخه درخت بهجای اسلحه | اره بهجای ساز | جوراب ساق بلند بهجای ماسک | کاغذ بهجای کلاه | مخروط ترافیکی بهجای پایه میز | لیوان کاغذی بهجای زیرسیگاری | بشقاب کاغذی بهجای گیره پیتزا | یخچال بهجای تابلو اعلانات | مسواک بهجای فرچه کفش
طراحی خوب و بد
آیا می توان گفت که یک طرح خوب است یا بد؟ خوب یا بد مفاهیم ذهنی هستند که افراد را به انتخاب های متفاوت متمایل می کنند. خوب یا بد انگاشته شدن دلیل بر خوب یا بد بودن یک طرح نیست. توافق در مورد خوب یا بد بودن یک طرح از نقطه نظر ذهنی احتمالاً غیرممکن است. شاید بتوان بر اساس عملکرد متناسب با هدف، شئی یا طرح را خوب یا بد دستهبندی کرد. به شرطی که مشخص باشد عملکرد واقعاً چیست؟ عملکرد میتواند مبهم باشد و میتواند تحت عناوین متعددی در رابطه با طراحی کلی تقسیم شود. یک ساعت ارزان و یک ساعت گران قیمت هر دو بهعنوان زمان سنج کار میکنند، اما مطمئناً عملکردهای دیگری مانند خودابرازی، رفتار، نگرش و فایده حاصل از آن است که خوب با بد بودن را تعیین میکند.
فرایند تولید ایده هرگز برای من متوقف نمیشود. ایده ها به طور مداوم جریان مییابند. این قسمت آسان کار است. قسمت سخت، ساخت مدل واقعی از ایده است. آنجلا یودر ، 2008
تجربیات
تجربههای فردی برای خلق یا تولید ایده بسیار راهگشا هستند. بدون تجربه، زمینهسازی برای شروع و مدیریت فرایند ایدهپردازی بسیار دشوار است و عدم توانایی در زمینهسازی یک موقعیت یا مدیریت یک فرایند به فقدان جهتدهی درست منجر میشود. تجربههای فردی اغلب حاصل یک پرسش ذهنی، اشتیاق، اعتقاد و تمایل به درک چیزی پدید میآیند.
اگر از تجربهها عاقلانه استفاده کنید هیچ چیز اتلاف وقت نیست. رودن ، مجسمه ساز فرانسوی 1840–1917
رویکرد خلاقانه من به طوفان فکری
در روزهایی که بهواسطه پاندمی کرونا مجبور به برگزای کلاس در فضای مجازی بودیم و امکان دسترسی به منابع اینترنتی برای همه دانشجویان فراهم بود به روشی خلاقانه در برگزاری جلسه طوفان فکری رسیدم. هر کسی برای روشنتر شدن آنچه بیان میکرد تصویری را بهاشتراک میگذاست تا بقیه شرکتکنندهها درک صحیحتری از آنچه گفته بود داشته باشند. این ترکیب خلاقانه نشانههای نوشتار و عناصر تصویری منجر به خلق این تکنیک شد. طوفان فکری – بصری
طوفان فکری در واقع فرایندی است که در آن موضوع ایدهپردازی انتخاب میشود و با ارتباط برقرار کردن بین مضامین مشابه و ایدههای مرتبط ادامه پیدا میکند اما ایده نهایی میتواند در هر زمان از راه برسد. چنین جلسهای متکی به افرادی است که قبلاً با طیف متنوعی از تجربیات روبرو شدهاند که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع اصلی مربوط میشود. توسعه ایده معمولاً خیلی زودتر آغاز میشود، گرچه ممکن است تا زمان وجود کاتالیزور کلامی یا بصری مناسب، خاموش باقی بماند. بنابراین یک جلسه طوفان فکری مطمئناً وسیله ای برای انتشار تجربیات و تحریک تخیل برای مسیرها یا ایده های آینده است.
طوفان بصری
طوفان فکری یک فرآیند کلامی است، که شامل شناسایی اصطلاحات کلیدی مرتبط با یک ایده اولیه و در نتیجه آزاد کردن ایدههای خلاقانه است. این روش همچنین میتواند یک فرآیند بصری باشد، که شامل ایجاد طرحهای کوچک و اسکچهایی است که به یک ایده مرتبط هستند یا ممكن است باشند.ترکیبی از رویکردهای کلامی و بصری اغلب میتواند منجر به شناسایی عوامل محرک شود. دیوار ایده یا دیوار تصویر از این روش توسعه پیدا کرده است.
دیوار تصویر یا دیوار ایده یا Moodboard
توانایی دیدن مهم است، نه برای تماشا، بلکه برای مشاهده کردن. مشاهده اینکه چگونه افراد با عناصر شناور در محیط خود ارتباط برقرار میکنند. جمعآوری تصاویر برای الهام بخشیدن و ایجاد یک محیط بصری جنبه مهمی از روند در جستجوی ایده بودن است. دیوار ایده به منابعی گفته میشود که در ابتدای مسیر تولید ایده برای شکلدادن به فضایی کلی پیرامون موضوع اصلی و با هدف الهام بخشیدن جمعآوری و روی یک دیوار یا تخته نصب میشوند. این تصاویر باید این توانایی را داشته باشد که باعث روشن شدن تفکر، یادآوری و ایجاد ارتباط ذهنی با فعالیتهای قبلی شود. دیوار ایده میتواند شامل یک تصویر واحد یا آرایهای از تصاویر باشد که یک پیام ساده را نمایش میدهد.
تمرین طوفان فکری -بصری
طوفان فکری بصری روشی است که در آن با ترکیب طرحهای ساده و نمادین با نوشتاری توصیفی مرتبط با موضوع اصلی ایدهپردازی آغاز میشود. یک موضوع در نظر بگیرید و افرادی را که در زمینههای مختلف مرتبط با موضوع اصلی تجربیاتی دارند دور هم جمع کنید. از آنها بخواهید با تصاویر ساده همراه با نوشتاری که تکمیل کننده آن تصاویر هستند، افکار و ایدههای خود را روی دیوار ایده ثبت کنند. همه ایدههای خلق شده در این مرحله را که از نشانههای مرتبط بهوجود آمدهاند، ایدههای تداعی منطقی مینامیم.
دفترچه ایده یا دفتر یادداشت! چه فرقی میکند؟
داشتن دفترچه یادداشت بهعنوان ابزاری مهم در فرایند خلق و تولید ایده غالباً دست کم گرفته میشود. دفترچه یادداشت باید بهطور مستمر با عناصر بصری، اطلاعات حاصل از مشاهدات و اسکیسهای هنری مرتبط غنیتر شود. هیچ قانونی غیر از جمعآوری هر چیز و هر چیزی که به یک آکورد خلاق برخورد کند وجود ندارد. هدف از این دفترهای یادداشت یا دفتر ایده ثبت تجربیاتی است که ممکن است در آینده در خلق یک ایده با ما کمک کند. حافظه، قوهای که ذهن توسط آن اطلاعات را ذخیره و بهخاطر میسپارد و دفترچه یادداشتها این کار را راحتتر میکنند.
ایده پردازی با کلاژ و فتومونتاژ
روش طوفان فکری بصری اینطور توسعه پیدا کرد که در روش جدید هر عضو افکار و نظرات خود را در قالب یک تصویر یا یک مجموعه تصویر به گروه ارسال میکرد و یکی از اعضا همزمان آنها را حول موضوع اصلی چیدمان میکرد. کلاژ و فتومونتاژ روشی فردی و گروهی در ایدهپردازی است که با کمک گرفتن از اشکال و تصاویر آماده و ترکیب آنها با هم به ایده نهایی میرسیم. به دلیل تنوع در تکنیک و سبک و مقیاس و فرم و بافت تصاویر این روش ایدهپردازی به مخاطب اجازه میدهد تا تفسیرهای شخصی خود را در فرایند ایدهپردازی دخیل کند. از این رو ایده نهایی داستانی بصری است که حاصل مجموع تجربیات افرادی است که در خلق ایده نهایی شرکت داشتهاند. کلاژ و فتومونتاژ از بسیاری جهات مجموعهای از مشاهدات هستند که با روشی پیچیده با حفظ تعادل و برقراری ارتباط بین عناصر درون کادر، داستانی بصری خلق میکند که به موضوعی خاص اشاره میکند و ارتباطی احساسی بین ایده و آفریننده آن بهوجود میآید. تکنیک کلاژ و فتومونتاژ در واقع ترکیب چند تصویر نیست، بلکه بیشتر به معنای هم افزایی فکری و فلسفی است تا فضایی را فراهم کند که ایدهای از میان آن نمایان شود، ایدهای تصویری که از ترکیب تصاویر بهدست آمده است.
یافتن ایده از اصلاحات کاربر
تولید انبوه محصولات موجبشده تا طراحی محصول بر اساس کارکرد کلی و عمومی آنها در نظر گرفته شود. اغلب موبایلهای موجود در بازار کاور محافظ ندارند و این امر موجب شده تا کاربر خود برای تغییر محصول متناسب با نیازش اقدام کند. کاوش در این اصلاحات انتزاعی و گاها عجیبوغریب در اغلب موارد به ایدههای جذابی منتهی میشود. در واقع مشاهده و ارزیابی چرایی این اصلاحات خلاقانه که کاربران انجام میدهند هم به توسعه محصول کمک میکند و هم جرقهای برای خلق ایدهای نو میشود.
شناخت رفتار، شخصیت و فرهنگ کاربر می تواند از طریق روشهای تحقیق ساده انجام شود. محتویات جیبهای یک آقا یا کیف یک خانم میتواند اطلاعات بسیار ارزشمندی از شخصیت و سبک زندگی او در اختیار ما قراردهد – به این شرط که آنها آماده به اشتراکگذاری آن باشند.
طراحی محصول خلاقانه ماحصل تفکر خلاق
هدف محصول چیست؟ هدف یک محصول غالباً به عنوان رسیدن به یک عملکرد فیزیکی مطرح میشود. محصولاتی که قادر به ترکیب عملکردهای مختلف هستند، میتوانند مخاطبان گستردهتری را به خود جلب کنند. زیبایی، سرگرمی و برندآگاهی علاوه بر عناصر کاربردی دیگر ممکن است با یک طراحی محصول همراه باشد.
آفرودیت در طراحی محصول
کشوی آفرودیت، تجارب کاربر را زیر سوال می برد و با ظرافت و زیبایی ظاهری بینظیر ناظر را مجذوب خود میکند. طرح: تادائو هوشینو
در درسگفتار بعدی به حضور تفکر در فرایند ایدهپردازی خواهم پرداخت و ابعاد مختلف شناخت همدلی در فرآیند طراحی و به کارگیری عقل سلیم از طریق کاوش عملی را بیشتر مطرح میکنم.
محسن برآبادی- استراتژیست ارتباط تصویری برند